menusearch
salmanhashemi.ir

شرح خطبه اول نماز جمعه مورخ 16تیرماه96

جستجو
۱۳۹۶/۴/۱۶ جمعه
(0)
(0)
شرح خطبه اول نماز جمعه مورخ 16تیرماه96
شرح خطبه اول نماز جمعه مورخ 16تیرماه96
نباید شیطان را دست‌کم گرفت
بحث ما در دعای هشتم صحیفه‌ی سجادیه به عوامل بیرونی رسید که باید از آنها به خدای متعال پناه ببریم.
سه تا چیز کنار هم قرار گرفته است: اول تسلط شیطان؛ دوم اسارت به دست زمان؛ سوم له شدن به دست سلطان.
بحث شیطان دست‌کم گرفته می‌شود.
وَ أَن ْیَسْتَحْوِذَ عَلَیْنَا الشَّیْطَان
کلمه‌ی «استحوذ» از قرآن کریم گرفته شده است: «إِسْتَحْوَذَ عَلَیْهِمُ الشَّیْطانُ فَأَنْساهُمْ ذِکْرَ اللّهِ‌؛شیطان بر آنان چیره شده و خدا را از یادشان برده است». این کلمه که به قول طلبه‌ها به صورت بدون اعلال استعمال شده، به معنای غلبه است. پشت پای شتر را حوذ می‌گویند که ساربان برای راه بردن شتر از آن استفاده می‌کند. گویا شیطان، ساربان اشخاص گمراه شده است. ساربان با تلنگر‌ها و ضربه‌هایی که می‌زند، شتر می‌ایستد و می‌رود و سرعت پیدا می‌کند و می‌دود. شیطان دقیقاً همین علمیات را در مورد انسان انجام می‌دهد. کلمه‌ی استحوذ به معنای غلبه و مسلط شدن است.
ما در صحیفه می‌گوییم: «وَ أَن ْیَسْتَحْوِذَ عَلَیْنَا الشَّیْطَان» به تو پناه می‌بریم از اینکه شیطان بر ما غلبه کند و مسلط شود. خود کلمه‌ی شیطان هم به معنای شریر و بسیار پلید است. این جمله صحیفه، همان «اَعُوذُ بِاللّهِ منَ الشّیطانِ الرَّجیم» است که در بین ما شناخته شده است. استعاذه، یعنی پناه بردن به شیطان؛ همان چیزی که خدا فرمود: «فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ إِنَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ به خدا پناه بر، که او شنونده و دانا است». به عبارتی می‌شود گفت «وَ أَن ْیَسْتَحْوِذَ عَلَیْنَا الشَّیْطَان» در برگیرنده‌ی همه‌ی موارد قبلی است که در صحیفه، از آن به خدا پناه می‌بردیم. همه‌ی آفت‌های فکری و اخلاقی و عملی، دستور کار شیطان و وسیله‌ی شیطان برای ضربه به انسان است. در موارد قبلی تأکید بر آن امور به مناسبت نسبتشان با خودمان بود؛ اما وقتی از شیطان می‌گوییم، موجودی است که این امور را تسهیل و تزیین می‌کند و پیش می‌برد و فعال می‌کند.

شیطان تحت اراده خداوند است
شیطان هم در جریان نظام احسن خلقت است و این طور نیست که خلقت دوقطبی باشد؛ بلکه فقط یک اراده و آن هم اراده‌ی حضرت حق جریان دارد. شیطان در این مشیت الهی نقش دارد و نقش او هم موافق حکمت است. اگر شیطان (اعم از جن و انس) نباشد، عملاً توازن جریان آفرینش انسان و اهدافش به هم می‌ریزد. شیطان بخشی از نظام احسن است و تعبیر قرآن کریم خیلی جالب است که ما شیطان را وسیله‌ی آزمایش قرار دادیم.
انتخاب انسان وقتی معنی پیدا می‌کند که شما علاوه بر صراط مستقیم، سبل متفرقه داشته باشید. اگر ما باشیم و صراط مستقیم، دیگر چه اختیاری و چه انتخابی؟! از این راه‌های انحرافی تعبیر به شیطان می‌شود. امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: «الْیَمِینُ وَ الشِّمَالُ مَضَلَّةٌ وَ الطَّرِیقُ الْوُسْطَى هِیَ الْجَادَّةُ؛چپ و راست گمراهى، و راه میانه، جادّه مستقیم الهى است». هر لحظه برای شما این امکان هست که از صراط مستقیم خارج شوید.
شیطان امر می‌کند، نهی می‌کند، تهییج می‌کند، وسوسه می‌کند و آرزو ایجاد می‌کند. به رغم اینها، مؤمن بی‌اعتنا به شیطان، صراط مستقیم را در پیش می‌گیرد و هر جا که نزدیک است از صراط مستقیم خارج شود، به خودش می‌آید و توبه و استغفار می‌کند.
بنابراین فلسفه‌ی وجودی شیطان با دستگاه هدایت و ضلالت، اختیار انسان و نظام احسن کاملاً هماهنگ است.

شیطان، عابد کهنه‌کار
در سوره مبارکه اعراف، آیات ۱۶ و ۱۷، مسئله‌ی شیطان و اغواگری او مطرح شده است. ملعون بی‌ادب به خدا گفته است: «فَبِمَا أَغْوَیْتَنِی؛ اکنون که مرا گمراه ساختی». این حرف، عمق خباثت و بی‌ادبی او را نشان می‌دهد. کسی که از دایره‌ی حق خارج شد، چقدر خبیث می‌شود! امیر المؤمنین (علیه السلام) می‌فرمایند: شیطان، سابقه‌ی شش هزارساله‌ی عبادت در دستگاه حضرت حق دارد و معلوم نیست که این سال‌ها از سال‌های زمینی است یا آسمانی. استاد ما می‌گفتند که تمام فوت و فن‌ها را می‌داند و تو اگر در قله‌ی عبادت هم قرار بگیری، بلد است که چگونه تو را به پایین پرت کند. شیطان، عابد کهنه‌کار است. او در حلقه‌ی مقربین بوده و با فرشتگان مقرب، در جلسه‌ی سجده بر آدم حضور داشته است.
اطاعت نکردن، او را به این روز انداخته و خارج شدن از دایره‌ی اطاعت الهی و کبر و غرور در مقابل امر الهی، باعث شد که این‌قدر کثیف شود.
آیه ۱۶ سره اعراف، سخن شیطان را این‌گونه نقل می‌کند: «فَبِمَا أَغْوَیْتَنِی لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ»، من سر راه مستقیم تو می‌نشینم، یعنی کمین می‌کنم. «ثُمَّ لَآتِیَنَّهُمْ»، یعنی برنامه‌ریزی دارد و سراغ انسان‌ها می‌آید و با تأکید هم می‌آید. «مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَیْمَانِهِمْ وَعَنْ شَمَائِلِهِمْ»، از همه طرف سراغ انسان‌ها می‌آید. «وَلَا تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شَاکِرِینَ»، ملعون بی‌ادب می‌گوید: خواهی دید که بیشتر انسان‌ها شکرگزار تو نخواهند شد.
شیطان همواره دشمن انسان بوده است
از قرآن کریم استفاده می‌شود که شیطان از روز اول خلقت انسان و در مجلس آفرینش انسان، در موضع دشمنی همه‌جانبه‌ با انسان قرار گرفته و اذن خواسته که اذن هم به او داده شده است و اولین ضربه را هم به پدر و مادر ما زد. همانجا هم اعلام کرد که من در پی گمراهی نسل آدم هستم و از هیچ تلاشی برای اغوای آنها فروگذار نخواهم کرد.
خدای متعال این دشمنی شیطان را با ما اعلام می‌کند. در ادبیات قرآن کریم، شیطان از جن معرفی شده، منتها به انس هم تعمیم شده است. جن، یعنی پنهان و مخفی و مستور. البته در بین انسان‌ها نیز امتداد دارد و کسانی هستند که همان نقش را در اغواگری و تسهیل و تزیین و ایجاد انحراف بازی می‌کنند. در واقع کارگزاران شیطان در بین انسان‌ها هستند.
خدای تبارک و تعالی، شیطان را به عنوان دشمن رسمی انسان معرفی می‌کند و تعبیر قرآن کریم این است: «إِنَّ الشَّیْطَانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا؛ در حقیقت‏ شیطان دشمن شماست‏ شما [نیز] او را دشمن گیرید». آدم با دشمنش که نباید رفیق شود.
از «فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا» استفاده می‌شود که خیلی از ما آدم‌ها، شیطان را دشمن خودمان نمی‌دانیم و با او دوستی می‌کنیم و هر وقت شما از این دشمن غافل شوید، ضربه می‌خورید.
اگر او را دشمن خود بدانید، برای مقابله‌ی با او طراحی می‌کنید و حواستان را جمع می‌کنید.
یک تعبیر دیگر هم در قرآن کریم هست که خیلی جالب است: «یَا بَنِی آدَمَ لَا یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطَانُ کَمَا أَخْرَجَ أَبَوَیْکُمْ مِنَ الْجَنَّةِ؛اى فرزندان آدم زنهار تا شیطان شما را به فتنه نیندازد؛ چنان‌که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون راند». شیطان از ریشه با شما دشمنی داشته و دشمنی آبا و اجدادی دارد. آن بهشتی که پدر و مادر ما آنجا بودند، دنیایی بوده و آن بهشت موعود نبوده، اما شرایط خاصی داشته و مملو از امکانات و زیبایی‌ها بوده است.
حضرت آدم نزد اولیای خدا خیلی محترم است و صفی‌الله است و پیش خود خدای متعال هم جایگاه ویژه‌ای دارد. از حرف‌هایی که در شعرها گفته می‌شود، به اشتباه نیفتید؛ همواره باید موضع ما نسبت به حضرت آدم و حوا، احترام باشد و توسل به حضرت آدم و حوا خیلی جواب می‌دهد. مقبره‌ی حضرت مادر در جده است و جده را به همین دلیل جده نامیدند؛ چراکه به معنای مادربزرگ است.
قرآن می‌گوید شما باید مثل کسانی که با کسی کینه و دشمنی عمیق دارند، با شیطان دشمنی داشته باشید و مواظب باشید که شما را فریب ندهد.

امام على علیه السلام :
الشَّیطانُ مُوَکَّلٌ به [أی بالعَبدِ ] یُزَیِّنُ لَهُ المَعصیَةَ لِیَرکَبَها ،
و یُمَنِّیهِ التَّوبَةَ لِیُسَوِّفَها .
شیطان بر بنده گماشته شده است و معصیت را در نظرش مى آراید تا مرتکب آن شود،
و او را به توبه کردن امیدوار مى سازد تا آن را به تأخیر اندازد .

امام صادق علیه السلام :
لَمّا نَزَلَت هذهِ الآیَةُ : « وَ الَّذِینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَـلَمُوا أَنفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللّه َ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْوَ مَن یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللّه ُ وَ لَمْ یُصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَ هُمْ یَعْلَمُونَ » ،
صَعِدَ إبلیسُ جَبَلاً بِمَکَّةَ یقالُ لَهُ : ثَورٌ، فَصَرَخَ بِأعلى صَوتِهِ بعَفارِیتِهِ .
فاجتَمَعوا إلَیهِ، فقالوا : یا سَیِّدَنا، لِمَ دَعَوتَنا ؟
قالَ : نَزَلَت هذهِ الآیةُ، فَمَن لَها ؟
فقامَ عِفریتٌ مِن الشَّیاطینِ فقالَ : أنا لَها بِکذا و کذا.  قالَ : لَستَ لَها .
فقامَ آخَرُ فقالَ مِثلَ ذلکَ. فقالَ : لَستَ لَها .
فقالَ الوَسواسُ الخَنَّاسُ : أنا لَها. قالَ : بما ذا ؟
قالَ : أعِدُهُم و اُمَنِّیهِم حتّى یُواقِعُوا الخَطیئةَ فإذا واقَعُوا الخَطِیئةَ أنسَیتُهُمُ الاِستِغفارَ. فقالَ : أنتَ لَها.
فَوَکَّلَهُ بِها إلى یَومِ القِیامَةِ .
وقتى آیه: « و آنان که چون کار زشتى کنند، یا بر خود ستم روا دارند، خدا را به یاد مى آورند و براى گناهانشان آمرزش مى خواهند
ـ و چه کسى جز خدا گناهان را مى آمرزد؟ ـ و بر آنچه مرتکب شده اند، با آنکه مى دانند [ که گناه است ] پافشارى نمى کنند » ( آل عمران: ۱۳۵)  نازل شد،
ابلیس بالاى کوهى در مکّه، به نام ثور، رفت و با بلندترین فریاد خود دیوهایش را صدا زد .
آنها جمع شدند و گفتند : سرورا! ما را براى چه فرا خواندى ؟
ابلیس گفت : این آیه نازل شد. اکنون کدام یک از شما حریف آن هستید؟
دیوى از شیطانها برخاست و گفت : من چنین و چنان مى کنم. ابلیس گفت : تو حریف آن نیستى .
دیگرى برخاست و همانند آن سخنان گفت. ابلیس گفت : تو نیز از عهده بر نمى آیى .
[ دیوى به نام ] وسواس خنّاس گفت : من از عهده اش بر مى آیم .ابلیس گفت : چگونه؟
او گفت : به آنان وعده و امید [ توبه و آمرزش ] مى دهم تا آن که مرتکب گناه شوند و چون به گناه در افتادند، استغفار را از یادشان مى برم .ابلیس گفت : تو حریف این آیه هستى.
پس او را تا روز قیامت مأمور [ مقابله با ] آن کرد .
امام صادق علیه السلام :
یقولُ إبلیسُ لِجُنُودِهِ : ألقُوا بَینَهُمُ الحَسَدَ و البَغیَ ؛
فإنّهُما یَعدِلانِ عِندَ اللّه ِ الشِّرکَ .
ابلیس به سپاهیان خود گفت : در میان آدمیان حسادت و تجاوزگرى افکنید ؛
زیرا این دو نزد خدا با شرک برابر است.

نظرات کاربران
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

بستن
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

0 نظر