شرح خطبه اول نماز جمعه مورخ 28 مهر 96 به امامت حجت الاسلام و المسلمین هاشمی
شماتت: یکی دیگر از آفات زبان و گناهان صادره از زبان شماتت است.
با عنوان شماتت در اصول کافی بابی دارد به نام «باب الشماتة»
شماتت و سرزنش کردن از گناهانی است که هم عقوبت دنیوی دارد و هم عقوبت اخروی دارد.
مصداق شماتت:
مصیبت و بلایی به یک انسانی میرسد مثلاً تصادف میکند و در اثر تصادف مجروح میشود پایش میشکند یا خانواده اش مجروح میشوند یا ماشینش از بین میرود یا فرزندش در حادثه ای تلف میشود داغ بزرگی به او میرسد آفت بزرگی به مالش میرسد دزد میبرد مصیبتی وارد میشود در این شرایط اگر کسی که میشنود بگوید این نتیجه عمل خود اوست چون انسان بداخلاق و بد رفتاری است افعالش خوب نیست حقش است که خدا اینگونه با او معامله کند. این عمل شماتت و سرزنش کردن است. اینکه دیگران منشأ حوادث مربوط به یک شخص را سوء افعال و اعمال خود آن شخص بدانند، مثلاً بگوید به او گفتم به عقوبت میرسی گوش نکرد حال خدا بر سرش آورد، این شماتت است. و معمولا شماتت همراه با یک خوشحالی است که شخص با خرسندی اذعان میکند.
دلیل مبتلا شدن انسان به صفت بد شماتت گری:
دلیل این خرسندی، عداوت یا حسادت است. با او دشمنی دارد و لذا وقتی مصیبت وارد میشود شماتت میکند یا حسود است انسانی است که از نعمتی که خدا به طرف داده است ناراحت میشود و بر اثر حسادت شماتت میکند.
مرحوم محدث نراقی در جامع السعادات اینگونه تعبیر میکنند «والتجربة والاخبار شاهدان علی أنّ کل من شمت بمسلم فی مصیبة لم یخرج من الدنیا حتی یبتلی بمثلها و شمت به غیره فیها» خیلی عقوبت سختی است مرحوم نراقی میگوید تجربه شده و دیدیم و روایت هم داریم اگر کسی به خاطر بلایی که بر دیگران نازل شد آنان را شماتت کند همان بلا بر سر خودش میآید و دیگری او را شماتت میکند. مرحوم نراقی سپس دو روایت نقل میکند؛
قال الصادق(ع) لاتبدی الشماتة لأخیک فیرحمه الله ویحلها بک
هیچ وقت شماتت را اظهار نکن و برادر مؤمنت را سرزنش نکن زیرا اگر چنین کنی خداوند رحمتش را بر او نازل میکند و همان مصیبت را به تو وارد مینماید.
قال الصادق(ع) من شمت بمصیبة نزلت بأخیه لم یخرج من الدنیا حتی یفتتن :کسی که در مورد مصیبت وارده بر برادر دینی او را شماتت کند از دنیا خارج نمیشود مگر اینکه خودش به آن مصیبت گرفتار شود.
در توضیح بیشتر میگوییم وقتی مصیبتی به انسان وارد میشود از دو حال خارج نیست:
کفاره گناهان اوست کسی گناهانی مرتکب شده خداوند او را به مصیبت مبتلی میکند که کفاره گناهان شود و این لطف الهی است زیرا اگر به این مصیبت مبتلا نشود عقوبت این معصیت به قیامت میافتد. یعنی سختی های سکرات مرگ و یا عالم برزخ و آتش برزخ و عذاب آن عالم و بعد جهنم نتیجه گناه است. اگر کسی به مصیبتی گرفتار شود و در همین دنیا قدری سختی بکشد بهتر است تا اینکه دچار آتش جهنم شود مثلاً اگر دچار بیماری طولانی میشود و گناهان او پاک میشود و پاک از دنیا میرود. اتفاقاً خیلی ها خوشحال هستند که در این دنیا مریض شوند تا گناهان آنها پاک شود و آن طرف با مشکل مواجه نشوند.
باعث ترفیع مقام میشود درجه اش بالا میرود صبر در مصیبت اجر او را در قیامت در نزد خدا زیاد میکند «انما یوفی الصابرون اجرهم بغیر حساب»[7] پاداش بی حساب به آنها میدهند. پس بلای این دنیا معلوم نیست در اثر بدی اعمال باشد بلکه چون انسان خوبی است خدا دوستش دارد میخواهد کفاره گناهان باشد یا مقامش بالا رود شاهد آن این است که البلاء للولاء بلاء برای دوستان خدا است. حضرت ابراهیم(ع) اینگونه بود که اگر روزی برایش مشکلی پیش نمیآمد میگفت خدایا من چه کردم که بلایی برایم پیش نیامد دنیا دار بلاء و گرفتاری برای مؤمن است و موجب بالا رفتن درجه اش میشود.
هر که در این بزم مقرب تر است جام بلا بیشترش میدهند
البلاء للانبیاء ثم الاولیاء ثم الامثل فالامثل[8] اعظم بلاء ها برای انبیاء الهی است که مقامی بالا نزد خدا دارند و بعد برای اولیاء و بعد برای هر که مقرب تر است بلا بیشتر میدهند.