ادامه شرح دعای هشتم امام سجاد علیه السلام
موضوع: مصیبت کبری –شقاوت و عوامل آنوَ نَعُوذُ بِکَ مِنَ الْحَسْرَهِ الْعُظْمَی، وَ الْمُصِیبَهِ الْکُبْرَی، وَ أَشْقَی الشَّقَاءِ، وَ سُوءِ الْمَآبِ، وَ حِرْمَانِ الثَّوَابِ، وَ حُلُولِ الْعِقَابِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَعِذْنِی مِنْ کُلِّ ذَلِکَ بِرَحْمَتِکَ وَ جَمِیعَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ، یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.مصیبت بزرگ چیست؟
مصیبت بزرگ،مریضی و ناتوانی نیست.فقر و نداری نیست.از دست دادن عزیزان نیست.این مصیبت صغری است
بی تابی نکردن درمصیبت کودک یا فرزند
حضرت امام صادق علیه السلام:
اِنَّهُ رَأی رَجُلاً قَد اِشَتَّد جَزَعُهُ عَلی وَلَدِهِ فقال : یا هذا جَزَعتُ لِلمَصیبةِ الصُّغری وَ غَفلَتَ مِنَ المصیبة الکُبری، لَو کُنتَ لِما صارَ اِلَیهِ وَلَدُکَ مُستَعِداً لَمِا اشتَدَّ عَلیَه جَزَعُکَ فَمُصابُکَ بِتَرکِ الاِستِعدادِ اَعظَمُ مِن مُصابِکَ بِوَلَدِکَ
روزی مردی را دیدند که در مرگ فرزندش بی تابی بسیار میکند.حضرت به وی فرمود:ای مرد! تو برای مصیبت کوچکی این همه بی تابی میکنی! در حالیکه از مصیبت بزرگ غفلت کرده ای- آگاه باش- اگر تو برای جایی که فرزندت هم اکنون رفته استعداد و آمادگی داشتی،هرگز این چنین بر او بی تابی نمیکردی! پس مصیبت تو به ترک استعداد و عدم آگاهی بزرگتر از مصیبت فقدان فرزند توست. بلکه مصیبت بزرگ،کوتاهی در دینداری است.
در دعای شب نیمهی شعبان به نقل از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) آمده که:
«وَ لا تَجْعَلْ مُصِيبَتَنَا فِي دِينِنَا». اگر مصیبت به دین بخورد، حاصلش حسرت عظمی است که در قیامت انسان را در خطر قرار میدهد و شخص به بدترین وضعیت ممکن گرفتار میشود که جهنم و «بئس القرار» و «سُوءِ الْمَآبِ» است.
انّ الانسان وهو يعيش حياته الدنيوية تحصل له شتى الأنواع من المصائب، منها مصيبة المرض أو موت عزيز أو الابن العاق أو الزوجة غير المطيعة أو الدّيْن وغيرها من المصائب الکثيرة المعروفة، وهذه کلّها مقدور على تجاوزها بالحکمة والصبر، أي يمکن تحملها، ولکن ما لا يمکن تحمله هو مصيبة الدين، فالمصيبة هنا تکون إما بارتکاب المعاصي الذنوب أو تکون المصيبة في الشرک والنفاق والکفر (أعاذنا الله تعالى منها)، فالأولى إن کان مرتکبها عن إصرار وتعمّد ولا يتوب منها فهي ستؤدي الى الکفر، وبالتالي فانّ الطريقان سيؤديان الى هلاک الانسان ويرديانه في جهنّم والعياذ بالله..
لذا توجّب علينا أن ندعو بأن لا يجعل مصيبتنا في ديننا لأنه منزلق خطر يهلک صاحبه ولا يمکن النجاة منه ما لم يسارع بالتوبة وطلب المغفرة..
فالدين هو قوام المؤمن وهو جوازه الذي يُدخله الجنّة، وبدونه لا يشم ريحها أبداً،
فقد ورد عن الامام أمير المؤمنين عليه السلام:
((من أفسد دينه أفسد معاده))، وقال عليه السلام: ((کيف يستقيم من لم يستقم دينه))..
ومن الجدير بالذکر انّنا نرى انّ الناس يولون أهمية کبيرة لسلامة أبدانهم وأجسامهم والعناية بقوامهم، ونجدهم يصرفون الأموال والجهد والوقت في سبيل ذلک، ولکنهم لا يولون لسلامة أرواحهم هذا الوقت والجهد أبداً، ومن اللطيف أنّهم لو أولوا لسلامة أرواحهم وأنفسهم بنفس الأهمية لأجسامهم لسلمت أجسامهم وأرواحهم..
وبعد أن يستجيب الله تعالى لدعاء المؤمن ولا يجعل مصيبته في دينه وجب أداء الشکر له تعالى، فقد جاء عن الإمام الصادق عليه السلام انّه کان يقول عند المصيبة: ((الحمد لله الذي لم يجعل مصيبتي في ديني والحمد لله الذي لو شاء أن يجعل مصيبتي أعظم مما کانت والحمد لله على الأمر الذي شاء أن يکون فکان))..
وَ أَشْقَی الشَّقَاءِ
عبارت «أَشْقَى الشَّقَاءِ» که از نوع مجاز عقلی است، شقاوت را به شقاوت توصیف نموده و آن را دارای مراتب کرده و بالاترین مرتبه را بیان میدارد. قرآن کریم هم بیان میکند که بالاترین مرتبهی شقاوت، جهنم است: «فَأَمَّا الَّذِينَ شَقُوا فَفِي النَّارِ؛ و اما کسانى که تيرهبخت شدهاند، در آتش هستند».
بدبخت کیست؟پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله وسلم) فرمود: ان الشقی من حرم غفران الله فی هذا الشهر العظیم. بدبخت کسی است که در این ماه بزرگ (رمضان) از آمرزش خدا محروم ماند.
نشانه های بدبختی
حضرت امیر مومنان علی(علیه السلام) فرمود: من علامة الشقاء غش الصدیق.از نشانه های بدبختی، دغل کاری با دوست است.
امام علی (علیه السلام) فرمود: من علامة الشقاء الاساءة الی الاخیار. از نشانه های شقاوت، بدی کردن به نیکان است.
حضرت امیر مومنان علی(علیه السلام) فرمود: من الشقاء افساد المعاد. تباه کردن معاد از بدبختی است.
حضرت علی (علیه السلام) فرمود: من الشقاء أن یصون المرء دنیاء بدینه. از بدبختی است که انسان، دین خود را وسیله حفظ دنیایش قرار دهد.
عَنْ أَبِي عَبْدِ الله علیه السلام قَالَ: قَالَ رَسُولُ الله صلی الله علیه و اله: مِنْ عَلَامَاتِ الشَّقَاءِ جُمُودُ الْعَيْنِ وَ قَسْوَةُ الْقَلْبِ وَ شِدَّةُ الْحِرْصِ فِي طَلَبِ الدُّنْيَا وَ الْإِصْرَارُ عَلَى الذَّنْبِ.عوامل واسباب بدبختیامام حسین (علیه السلام) در دعای عرفه میفرماید: اللهم اجعلنی اخشاک کأنی أراک و أسعدنی بتقواک و لا تشقنی بمعصیتک.
خدایا، کاری کن از تو چنان بترسم که گویی میبینمت و با تقوا و ترس از خودت، خوشبختم گردان و با معصیت و نافرمانی ات، شوربختم مکن.
امیر مومنان علی(علیه السلام) فرمود: من کثر حرصه کثر شقاوة.کسی که آزمندی اش زیاد باشد، بدبختی اش بسیار است.
حضرت علی(علیه السلام) فرمود: سبب الشقاء حب الدنیا. امام صادق (علیه السلام) فرمود: عقوق الوالدین من الکبائرلأن الله جعل العاق عصیا شقیا.
نافرمانی و عقوق پدر و مادر ازگناهان بزرگ است؛ زیرا خداوند، کسی را که نافرمانی پدر و مادر کند، نافرمان و بدبخت خوانده است.
آثار تسبيحات فاطمه زهرا سلام الله عليها در شقاوت و عدم آن
قال الإمام جعفر الصادق عليه السلام لإبي هارون المکفوف:«يَا أَبَا هَارُونَ إِنَّا نَأْمُرُ صِبْيَانَنَا بِتَسْبِيحِ فَاطِمَة علیها السلام کَمَا نَأْمُرُهُمْ بِالصَّلَاةِ فَالْزَمْهُ فَإِنَّهُ لَمْ يَلْزَمْهُ عَبْدٌ فَشَقِيَ»
امام جعفر صادق علیه السلام به ابو هارون مکفوف فرمودند:ای ابا هارون! ما کودکانِ خود را همانطور که به نماز امر میکنیم به تسبیح حضرت فاطمه علیها السلام امر میکنیم.. چه آنکه هیچ بنده ای که ملازم این تسبیحات باشد و به شقاوت برسد، وجود نخواهد داشت.
«سُوءِ الْمَآبِ» یعنی بدترین مرجع و محل استقرار که باز اشاره به جهنم دارد.در قرآن نیز بیان شده است: «وَإِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ مَآبٍ؛و [اما] براى طغيانگران واقعاً بد فرجامى است». این شر مآب یا سوء مآب همان جهنم است که به آن میرسند و بد قرارگاهی است. یک سر سوزن برای من و شما قابل تصور نیست؛ صرفاً میشنویم و میرویم. در نقطهی مقابل
سوء مآب، حُسن مآب قرار دارد که بهشت است.
بحث ما با دو جملهی
«حِرْمَانِ الثَّوَابِ، وَ حُلُولِ الْعِقَابِ» تمام میشود.
انسان از پاداشهایی که برای افراد متقی پیشبینی شده، محروم میشود. این همان حسرت عظمی است. خدای متعال در قرآن میگوید:
چشمروشنیهایی برای سحرخیزان آماده شده که نه گوشی شنیده، نه چشمی دیده و نه به قلب کسی خطور کرده است.
حال تصور بفرمایید انسان از چنین پاداش و ثوابی جا بماند. از آن بزرگتر، آنجایی است که کسی گرهی از کار بندهی خدا باز کند و باعث خوشحالی و شادی دل او شود. تصور بفرمایید که کسی مثل این رو سیاه، فردا ببیند که از اینها جا مانده است، آیا حسرت نخواهد داشت؟! در لحظهلحظه و ثانیههای زندگی اینجهانی، ثواب ریخته است؛ اما بیتوجه از کنار آنها میگذریم.
حتی نمیتوانید ثواب و
پاداش یک سلام به مؤمن را تصور کنید. با وجود این، برخی سر خود را برمیگردانند تا سلام نکنند. اینها خود را از چندین نوع ثواب محروم کردهاند که یکی سلام و دیگری تبسم و دیگری مصافحه و... است. این ثوابها کنار دست ما بود، اما بهراحتی از کنار آن گذاشتیم.
ثواب نماز جمعه- نماز جماعت –زیاره الحسین علیه السلام- کمک به نیازمندان-ازدواج مومنان بی بضاعت این دنیا خیلی مهم است و متجر (محل تجارت) اولیای خدا همینجا است.
انسان به خاطر غفلتها، بیفکریها، بیذکریها و بیبرنامگیها از ثواب جا میماند و دچار حسرت عظمی میشود.حلول عقاب هم همینگونه است.
کتاب مرحوم آقای دستغیب در زمان جوانی ما و جنگ، خیلی رونق داشت. کتاب داستانهای شگفت ایشان را ببینید یا کتاب لقاء الله مرحوم ملکی تبریزی، مخصوصاً بخش توبهاش را بخوانید؛ بسیار تکاندهنده است!
گناه گرفتاری دارد؛ مخصوصاً حق الناس که در دعای ۳۸ بیان کردیم. وامصیبتا اگر انسان گرفتار و معطل یک جمع و جماعت شود. کسانی که دنبال مسئولیت هستند و خود را داوطلب میکنند، یا خیلی شجاع هستند یا دیوانه! زمین و زمان را به هم میزند تا فلان صندلی را به دست آورد. لحظهلحظهی مسئولیت، هم فرصت خدمتهای بزرگ و هم لغزشگاه خیانتهای بزرگ و پاسخگوییهای سخت است.
صلوات، شاهکلید مشکلات
اما جملهی پایانی: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ». قبلاً در مورد صلواتهای صحیفه توضیحاتی داده بودیم. این صلوات ظاهراً استعانت و شفاعت و مددخواهی است. صلوات در دنیا و برزخ و قیامت، کارآییهای عجیبی دارد. توجه به پیامبر اعظم و اهلبیت (علیهم السلام) و اتصال فکر و قلب و روح ما به قلب و روح عالمِ امکان، آثار شگفتی دارد. نور، روشنایی، گرهگشایی، کفارهی گناهان و برکت را به دنبال دارد. صلوات، روی شیطان را سیاه میکند و نفاق را کاهش میدهد. صلوات، کلید جامع تمام قفلها است؛ درحالیکه با ذکرهای دیگر، برخی از قفلها باز میشود.
غرض آنکه صلوات، کلید همهی قفلها است. در برزخ موجب روشنایی و چراغ و انس است و در قیامت، در تمام مواقف ازجمله میزان و صراط، به فریاد میرسد. هنگام محاسبهی اعمال در قیامت، پیامبر عظیمالشأن (صلی الله علیه و آله)، هدایای شما را به شما برمیگردانند و به فریاد شما میرسند. البته صلوات، لقلقهی زبان نیست؛ نماد محبت، مودت، تعلق، دلبستگی، شوق و جوشش قلبی است.
در پایان دعا به نصرت، کرامت، شفاعت، هدایت و مدد محمد و آل محمد (علیهم السلام) پناهنده میشوید تا به شما در مقابله با شیطان، حسد، غضب و حسرت عظمی کمک کنند.
در پایان هم میگوییم: «وَ أَعِذْنِی مِنْ کُلِّ ذَلِکَ بِرَحْمَتِکَ»؛ خدایا! به رحمت و لطف و مهر خود، مرا از همهی اینها پناه ده. واژهی «کل» را میتوان مجموعی یا انفرادی ترجمه کرد که همهاش با هم مراد باشد یا یکیک آنها.
در انتها نیز همین دعا را برای جمیع مؤمنان و مؤمنات بیان میکنیم. از مهمترین عوامل استجابت دعا، تعمیم است؛ یعنی دعا را عمومی کنیم و برای همه دعا نماییم.
خداوند متعال آنچه امام سجاد (علیه السلام) در این دعا و سایر دعاهای صحیفهی مبارکه مطرح فرمودند، دربارهی ما و دوستان و خانوادهی ما و همهی مؤمنان و مؤمنات، مستجاب بفرماید.