menusearch
salmanhashemi.ir

شرح خطبه اول 13 اسفند ماه 95

جستجو
۱۳۹۵/۱۲/۱۳ جمعه
(0)
(0)
شرح خطبه اول 13 اسفند ماه 95
شرح خطبه اول 13 اسفند ماه 95
«اللَّهُمَّ إِنیِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَیَجَانِ الْحِرْصِ، وَ سَوْرَةِ الْغَضَبِ، وَ غَلَبَةِ الْحَسَدِ، وَ ضَعْفِ الصَّبْرِ، وَ قِلَّةِ الْقَنَاعَةِ، وَ شَکَاسَةِ الْخُلُقِ، وَ إِلْحَاحِ الشَّهْوَةِ، وَ مَلَکَةِ الْحَمِیَّةِ وَ مُتَابَعَةِ الْهَوَى، وَ مُخَالَفَةِ الْهُدَى، وَ سِنَةِ الْغَفْلَةِ، وَ تَعَاطِی الْکُلْفَةِ،
زندگی بشر آمیخته با رنج است
در گزارش مضامین دعای هشتم صحیفه‌ی مبارکه‌ی سجادیه، به فرازهایی رسیدیم که از آسیب‌های بسیار بزرگی است که دنیا و آخرت را در معرض خطر‌های بزرگ قرار می‌دهد؛ ‌لذا باید از آنها به خدای متعال پناه ببریم.
موضوع این جلسه‌ی ما «تَعَاطِی الْکُلْفَه» است. بعضی‌ها علاقه‌مندند که برای خودشان مشقت و گرفتاری درست کنند. از اینکه ما با دست خودمان برای خودمان گرفتاری و مشقت ایجاد کنیم، به خداوند پناه می‌بریم. این عنوان کلی است که در این فراز دعا مطرح شده است.

زندگی انسان در دنیا آمیخته‌ با دشواری‌ها است و این، طبیعی است. قرآن در این باره می‌فرماید:
«لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی‏ کَبَدٍ؛ ما انسان را در رنج آفریدیم». انسان در کودکی، نوجوانی، جوانی، بزرگسالی و پیری، دائماً در فراز و نشیب و گرفتاری است. بخشی از این مشقت‌ها به صورت طبیعی وجود دارد.
با برنامه‌ریزی، تفکر و آینده‌نگری، می‌توان جلوی خیلی از این تکلف‌ها را ‌گرفت. به زیرساخت‌های شخصیتی این حالت هم اشاره کردیم؛ مثل توکل بر خدای متعال. در خیلی از مدل‌های زندگی امروزی، طرف به بدهی‌های زیاد مبتلا شده است که زندگی را تلخ می‌کند و آدم مدیون، بیچاره است. امروز متأسفانه توصیه می‌کنند که وام بگیرید.
چرا باید برای خودمان دردسر درست کنیم؟! خدای متعال این محدوده را آزاد گذاشته است. تکلف در مباحات یک مثال خیلی شیرین در مورد مهمانی دارد که در روایات آمده است. انسان مؤمن در مهمانی تکلف ندارد و روان است. این خانواده‌ها بسیار شیرین هستند و سفره‌شان هم خیلی باز است. وقتی تکلف پیدا شد، سفره بسته می‌شود. طرف حتماً باید سه نوع غذا روی سفره‌اش باشد. چرا این را بر خودت واجب کرده‌ای؟! خدا واجب کرده است؟ پیامبر واجب کرده است؟ عُقلا واجب کرده‌اند؟ هیچ کدام اینها نیست.
در این محور جامعه ما بیچاره ‌است و جزء جماعت بیچارگان هستیم. کاش پای این جمله‌ی امام بایستیم و بگوییم: «اللهم إنی أعوذ بِکَ مِن تَعَاطِی الْکُلْفَه».
در جا‌هایی شخص به خودش کلفت می‌کند و در مواردی آن را به محیط خانواده می‌برد و در محیط خانواده می‌شود یک شخص تولیدکننده‌ی واجبات. اصلاً تخصصش می‌شود تولید واجبات!
این حالت به لحاظ شخصیتی یک بیماری است. باید لباس‌هایم ست باشد، باید حتماً برای چهار قدم پیاده‌روی لباس ورزشی بپوشم، در لباس، غذا، معاشرت، رفت‌وآمد، مسافرت و مهمانی، چیز‌های عجیب و غریب رسم شده که تمامش ایجاد کلفت می‌کند.
بی‌تکلفی، حکایت شخص اول عالم خلقت است که نه خودش تکلفی داشت و نه برای دیگران تکلف ایجاد می‌کرد. پیامبر اکرم این‌گونه بود و هیچ تکلفی نداشت.
زندگی او را نگاه کنیم و با زندگی خودمان مقایسه کنیم. در همین مباحات عادی زندگی حاشیه زده‌ایم.
یکی از اصحاب می‌گوید: دیدم حضرت در حیاط زیر یک درخت در هوای گرم خوابیده است. تعجب کردم و گفتم: این است که شخص اول عالم خلقت است.
ما در خوابیدنمان، مهمانی‌مان و مسافرتمان تکلف درست کرده‌ایم. بچه‌هایمان را متکلف بار می‌آوریم و خانواده‌مان را تحت فشار می‌گذاریم. اسمش را هم گذاشته‌ایم تربیت خوب! در این موضوع کتاب آقای کریمی قشنگ است. آنجا که می‌گوید تربیت نکنیم، فهرستی دارد. من قدیم‌ها دیدم این کتاب را که ایشان فهرست تکلف‌های تربیتی را آورده است. دامنه‌ی «تعاطی الکلفه» خیلی زیاد است.
خدای متعال از پیامبر خواسته است که خود را این‌گونه معرفی کند: «وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَکَلِّفِینَ؛ و من از تکلف‏کنندگان نیستم». من متکلف نیستم، حالا شما می‌خواهید باشید، باشید. امت من می‌خواهد باشد، باشد.
خود پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «نحن معاشر الانبیا و الاولیا بُراء مِنَ التَّکَلُّف؛ما پیامبران و اولیای الهی از تکلف دور و بیگانه‏ایم». ما انبیا و اولیا از تکلف اعلام برائت می‌کنیم.
امیرالمؤمنین (علیه السلام) نیز در همین محور پایانی بحث ما در حکمت 105 نهج البلاغه فرموده‌اند:
«إِنَّ اللَّهَ افْتَرَضَ عَلَیْکُمْ فَرَائِضَ فَلَا تُضَیِّعُوهَا وَ حَدَّ لَکُمْ حُدُوداً فَلَا تَعْتَدُوهَا وَ نَهَاکُمْ عَنْ أَشْیَاءَ فَلَا تَنْتَهِکُوهَا وَ سَکَتَ لَکُمْ عَنْ أَشْیَاءَ وَ لَمْ یَدَعْهَا نِسْیَاناً فَلَا تَتَکَلَّفُوهَا»
خدا واجباتی قرار داده، سعی کنید آنها را ضایع نکنید. مرز‌هایی گذاشته است، از آنها تجاوز نکنید و چیز‌هایی بر شما نهی کرده، مراقب باشید که هتک نشود (البته اینها تفاوت‌هایی دارند اما فعلاً می‌گذریم) در چیز‌هایی هم خداای متعال سکوت کرده، خدا که فراموش نکرده است، در این چیز‌ها که منطقه‌ی وسیع و خیلی گسترده است، خودتان را به دردسر نیندازید. خطاب اصلی به مدیران، مربیان و مبلّغان است که برای مردم تکلف درست نکنید.
اگر کسی در قسمت مباحات به تکلف مبتلا شود، این تکلف او را به مرز وسواس می‌برد و مثل خوره به جان او می‌افتد. بعضی‌ها وسواس در معاشرت دارند، بعضی‌ها وسواس در لباس دارند و... چنین افرادی زندگی را بر خودشان و خانواده‌شان و دوستانشان حرام می‌کنند.

نظرات کاربران
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

بستن
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

0 نظر