اللَّهُمَّ إِنیِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَیَجَانِ الْحِرْصِ، وَ سَوْرَةِ الْغَضَبِ، وَ غَلَبَةِ الْحَسَدِ، وَ ضَعْفِ الصَّبْرِ، وَ قِلَّةِ الْقَنَاعَةِ، وَ شَکَاسَةِ الْخُلُقِ، وَ إِلْحَاحِ الشَّهْوَةِ، وَ مَلَکَةِ الْحَمِیَّةِ وَ مُتَابَعَةِ الْهَوَى، وَ مُخَالَفَةِ الْهُدَى، وَ سِنَةِ الْغَفْلَةِ، وَ تَعَاطِی الْکُلْفَةِ، وَ إِیثَارِ الْبَاطِلِ عَلَى الْحَقِّ، وَ الْإِصْرَارِ عَلَى الْمَأْثَمِ، وَ اسْتِصْغَارِ الْمَعْصِیَةِ، وَ اسْتِکْبَارِ الطَّاعَةِ. وَ مُبَاهَاةِ الْمُکْثِرِینَ، وَ الْإِزْرَاءِ بِالْمُقِلِّینَ، وَ سُوءِ الْوِلَایَةِ لِمَنْ تَحْتَ أَیْدِینَا، وَ تَرْکِ الشُّکْرِ لِمَنِ اصْطَنَعَ الْعَارِفَةَ عِنْدَنَاِ أَوْأَنْ نَعْضُدَ ظَالِماً،أَوْ نَخْذُ لَمَلْهُوفاً،
نخذل» از مصدر خذلان بوده و به معنای رها کردن و ترک یاری است که در زبان فارسی هم کاربرد دارد. این کلمه را خداوند درباره کافران مطرح کرده که آنها را در گمراهی و عذاب رها میکند.
واژه «ملهوف» هم به معنای وضعیت اضطرار است که ممکن است محصولات دشواری ها و مشکلات خاص باشد که انسان را احاطه کرده و یا محصول حضور ستمگر قدار و مکاری باشد که فرد را بیچاره میکند. بنابراین ملهوف هم ردیف بیچارگی و اضطرار بوده که شخص نمیتواند برای خود کاری انجام دهد و بنابراین نیاز به یاری دیگران دارد.
*وقتی انسان در موقعیت اضطرار و ملهوف قرار میگیرد با تمام وجود از دیگران یاری و کمک میخواهد، چه به زبان مطرح کند یا نکند. البته برخی لغت شناسان ملهوف را به معنای مظلوم گرفته اند.
*برخی از مصادیق رها کردن مظلوم در حد گناهانی است که خداوند چنین رفتاری را از سوی انسان نمیپذیرد.
*دعای 38 در صحیفه سجادیه با دعای هشتم بسیار قرابت معنایی دارد و در بخشی از آن میخوانیم که «اَللَّهُمَّ اِنّى اَعْتَذِرُ اِلَیْکَ مِنْ مَظْلُومٍ ظُلِمَ بِحَضْرَتى فَلَمْ اَنْصُرْهُ؛ بار خدایا به پیشگاهت عذر خواهم در حق ستمدیدهاى که در حضور من بر او ستم رفته و من یاریش ننمودم».
*امام صادق(ع) میفرمایند: «ما مِنْ مُؤْمِنٍ یَخْذُلُ اَخاهُ وَهُوَ یَقْدِرُ عَلى نُصْرَتِهِ اِلاّ خَذَلَهُ اللّهُ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ؛ هر مؤمنى که قدرت یارى برادرش را دارد اگر او را خوار کند خداوند او را در دنیا و آخرت خوار و ذلیل خواهد کرد.» این روایات در مورد دوستان اهل بیت علیهم السلام وارد شده است که رها کردن آنها در مظلومیت شان موجب میشود خداوند هم انسان را رها کند.
*صحنه غیرقابل تحملی است که انسان مسلمان و مومن و توانمندی باشد که در نزدیکی او ستمی واقع شود و او ساکت بماند.
فلسفه تشکیل حکومت اسلامی و اینکه حضرت امیرالمومنین امام علی(ع) حاضر میشوند با نگاه خود نسبت به ریاست دنیایی، چنین کاری را بپذیرد همین نکته است. چراکه آن حضرت درباره شتر هلافت تعابیری دارند، از جمله اینکه فرمودند حکومت بر مردم به اندازه کفش پاره من هم نمیارزد. با این وجود فلسفه اینکه عالم علوم ربانی باید به میدان سیاست بیاید و در دنیای پست با همه مصیبت ها و گرفتاری هایش در چنین موقعیتی قرار بگیرد، این است که چطور عالم ربانی میتواند در این عالم تحمل کند که در برابر چشم او ظالم میدان داری کرده و مظلوم در فقر و فلاکت غوطه بخورد. حضرت امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند که: «لَولا حُضُورُ الحاضِرِ، و قِیامُ الحُجَّةِ بِوُجودِ الناصِرِ، و ما أخَذَ اللّهُ عَلَى العُلَماءِ أن لا یُقارُّوا على کِظَّةِ ظالِمٍ، و لا سَغَبِ مَظلومٍ، لأَلقَیتُ حَبلَها على غاربِهِا؛ اگر نبود حضور آن جمعیت و تمام شدن حجّت با وجود یار و یاور و اگر نبود که خداوند از دانایان پیمان گرفته است که بر سیرى ستمگر و گرسنگى ستمدیده رضایت ندهند، هر آینه مهار شتر خلافت را بر شانه اش مى انداختم.»
*از پیغمبر اکرم(ص) نقل شده است که فرمودند: «من اقرض ملهوفا فاحسن طلبته و استأنو العمل و اعطا الله بکل درهم الف قنطار من الجنه؛ هرکس به مظلومی وام دهد و در وصول وام با او خوشرفتاری کند، گذشته اش آمرزیده شده باید عمل و کار خود را از سر بگیرد و خدا به عوض هر درهمی هزار قنطار از بهشت به او میبخشد (هر قنطار یک پوست گاو بزرگ پر از طلا باشد)» گاهی انسان مالی برای کمک ندارد، اما آبرویی دارد که در قرض او وساطت کند، مرحوم علامه حلی این حدیث بسیار زیبا را نقل کرده که رسول اکرم(ص) فرمودند: «ان الله تعالی لیسئل العبد فی جاهه کما یسئل فی ماله فیقول: یا عبدی رزقتک جاها فهل اعنت به مظلوما او اعنت به ملهوفا؟ همانا خداوند از آبروی بنده اش سؤال میکند چنانکه از مالش پرسش خواهد نمود. پس میفرماید: ای بنده مؤمن آبرو و اعتبار را من به تو دادم، آیا با آن مظلومی را یاری و یا گرفتاری و درمانده ای را فریادرسی نمودی؟ »
*درباره سفر هم چند نکته وارد شده که انسان بی بهانه نمیتواند سفر کند، چراکه سفر هم عمر را میبرد و هم توان انسان را. در این باره از قول پیامبراکرم(ص) نقل شده که خطاب به حضرت امیرالمرمنین(ع) فرمودند: «یَا عَلِیُّ سِرْ سَنَتَیْنِ بَرَّ وَالِدَیْکَ سِرْ سَنَةً صِلْ رَحِمَکَ سِرْ مِیلًا عُدْ مَرِیضاً سِرْ مِیلَیْنِ شَیِّعْ جَنَازَةً سِرْ ثَلَاثَةَ أَمْیَالٍ أَجِبْ دَعْوَةً سِرْ أَرْبَعَةَ أَمْیَالٍ زُرْ أَخاً فِی اللَّهِ سِرْ خَمْسَةَ أَمْیَالٍ أَجِبِ الْمَلْهُوفَ سِرْ سِتَّةَ أَمْیَالٍ انْصُرِ الْمَظْلُوم؛ ای على! براى نیکى به والدین دو سال راه بپیما و براى صله رحم یک سال راه بپیما و براى عیادت بیمار، یک میل و براى تشییع جنازه، دو میل و براى اجابت دعوت مؤمن، سه میل و براى زیارت برادر مؤمن، چهار میل و براى دستگیرى گرفتار، پنج میل و براى یارى مظلوم شش میل راهپیمایى کن.»
قال الامام علی (ع) من کفارات الذنوب العظام اغاثة الملهوف و التنفیس عن المکروب
عن النبی (ص) :من اغاث لهفانا من المومنین و اغاثه الله یوم لاظل الا ظله و آمنه یوم الفزع الاکبر و آمنه من سوء المنقلب